مدل Grow در کوچینگ چیست؟ + کاربرد و مراحل آن

مدل Grow در کوچینگ

در عرصه مدیریت و توسعه منابع انسانی، ابزارها و مدل‌های متعددی برای ارتقای عملکرد افراد و سازمان‌ها طراحی شده‌اند. یکی از شناخته‌شده‌ترین و کاربردی‌ترین این ابزارها، مدل GROW در کوچینگ است که به‌عنوان چارچوبی منسجم و اثربخش برای هدایت افراد به‌سوی اهدافشان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مدل، با ساختاری ساده اما عمیق، به کوچ‌ها و مدیران کمک می‌کند تا فرآیند رشد و بهبود را به شکلی هدفمند و نظام‌مند پیش ببرند. در این مقاله، به بررسی جامع مدل کوچینگ GROW، مراحل مدل کوچینگ GROW، مزایای آن و کاربردهایش در محیط‌های سازمانی پرداخته خواهد شد. هدف این نوشتار، ارائه دیدگاهی تخصصی و حرفه‌ای به این مدل و تشریح چگونگی استفاده از آن برای دستیابی به نتایج مطلوب است.

مدل GROW در کوچینگ چیست؟

مدل GROW مخفف چهار مرحله کلیدی است: Goal (هدف)، Reality (واقعیت)، Options (گزینه‌ها) و Will (اراده). این مدل توسط سر جان ویتمور، یکی از پیشگامان کوچینگ حرفه‌ای، توسعه یافت و به‌عنوان ابزاری ساختارمند برای تسهیل فرآیند کوچینگ معرفی شد. مدل کوچینگ GROW به کوچ‌ها این امکان را می‌دهد که با تمرکز بر نیازهای فرد یا تیم، مسیر مشخصی برای دستیابی به اهداف ترسیم کنند. این چارچوب نه‌تنها در کوچینگ فردی، بلکه در کوچینگ سازمانی و توسعه مهارت‌های مدیریتی نیز کاربرد گسترده‌ای دارد.

دریافت مشاوره رایگان

اطلاعات خود را ثبت نمایید، مشاوران ما با شما تماس خواهند گرفت..!

ساختار این مدل به گونه‌ای طراحی شده که تعادل مناسبی بین تفکر استراتژیک و عمل‌گرایی ایجاد می‌کند. هر مرحله از مراحل مدل  گرو کوچینگ  به‌عنوان پایه‌ای برای مرحله بعدی عمل می‌کند و فرآیند را به شکلی منطقی و پیوسته پیش می‌برد.

مدل GROW در کوچینگ نه‌تنها برای بهبود عملکرد فردی، بلکه به‌عنوان ابزاری مؤثر در برنامه‌های آموزشی سازمانی نیز شناخته می‌شود. دوره کوچینگ سازمانی ارائه‌شده توسط کارو کوچینگ، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا با استفاده از این مدل، فرآیندهای توسعه منابع انسانی را بهینه‌سازی کنند. همچنین، دوره تربیت کوچ داخلی این امکان را فراهم می‌کند تا افراد درون سازمان به‌عنوان کوچ‌های حرفه‌ای آموزش ببینند و مهارت‌های لازم را برای هدایت تیم‌ها کسب کنند. این رویکرد، پایداری رشد سازمانی را تضمین می‌کند.

مدل گرو در کوچینگ

مراحل مدل کوچینگ GROW:

در محیط‌های سازمانی و کسب‌وکار، مدل GROW در کوچینگ به‌عنوان ابزاری استراتژیک برای هدایت تیم‌ها، مدیران و کارکنان به‌سوی اهداف مشخص و بهبود عملکرد پایدار به کار می‌رود. این مدل، با ترکیب رویکردی ساختارمند و انعطاف‌پذیر، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا چالش‌های پیچیده را به فرصت‌هایی برای رشد تبدیل کنند. در ادامه، مراحل مدل کوچینگ GROW را با تمرکز بر کاربردهای سازمانی و کسب‌وکاری به‌صورت تخصصی و جامع بررسی می‌کنیم:

مرحله توضیحات
یک- هدف (Goal) تعیین اهداف روشن و قابل اندازه‌گیری با استفاده از چارچوب SMART و همسویی با استراتژی‌های کلان کسب‌وکار.
دو- واقعیت (Reality) تحلیل وضعیت کنونی سازمان با نگاهی مبتنی بر داده، شناسایی موانع و فرصت‌ها.
سه- گزینه‌ها (Options) تولید راه‌حل‌های خلاقانه و شناسایی گزینه‌های عملی برای غلبه بر موانع.
چهار- اراده (Will) تدوین برنامه اقدام، تخصیص مسئولیت‌ها و تعیین زمان‌بندی برای دستیابی به هدف.

یک- Goal (هدف): پایه‌گذاری استراتژیک برای موفقیت سازمانی

اولین گام در مدل کوچینگ GROW، تعیین اهداف روشن و قابل اندازه‌گیری است که با استفاده از چارچوب SMART (مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان‌دار) تعریف می‌شوند. در یک سازمان، این مرحله فراتر از تعیین اهداف فردی است و به همسویی اهداف کارکنان با استراتژی‌های کلان کسب‌وکار توجه دارد.

کوچ سازمانی در این مرحله با طرح پرسش‌های هدفمند مانند «هدف اصلی تیم شما در این پروژه چیست؟»، «این هدف چگونه به افزایش سودآوری یا بهره‌وری سازمان کمک می‌کند؟» یا «موفقیت در این مسیر از منظر شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) چگونه ارزیابی می‌شود؟»، به مدیران و تیم‌ها کمک می‌کند تا دیدگاهی شفاف و متمرکز ایجاد کنند. به‌عنوان مثال، یک مدیر فروش ممکن است هدف خود را «افزایش ۲۰ درصدی فروش در سه‌ماهه آینده» تعیین کند، اما کوچ با هدایت او، این هدف را به «افزایش ۲۰ درصدی فروش در منطقه X با تمرکز بر مشتریان B2B تا پایان سه‌ماهه» تبدیل می‌کند تا دقت و قابلیت اجرایی آن افزایش یابد.

این مرحله، سنگ‌بنای فرآیند کوچینگ است؛ زیرا بدون هدف‌گذاری دقیق، منابع سازمانی ممکن است در جهت‌های پراکنده هدر روند و انگیزه تیم‌ها کاهش یابد.

دو- Reality (واقعیت): تحلیل داده‌محور وضعیت کنونی

در مرحله دوم، تمرکز بر ارزیابی واقع‌بینانه شرایط موجود سازمان یا تیم است. این مرحله در محیط کسب‌وکار، نیازمند نگاهی تحلیلی و مبتنی بر داده به عملکرد فعلی، منابع در دسترس، موانع داخلی و خارجی و فرصت‌های موجود است. کوچ با استفاده از پرسش‌هایی نظیر «در حال حاضر عملکرد تیم شما در چه سطحی است؟»، «چه موانعی مانع دستیابی به هدف شده‌اند؟» یا «چه منابعی (انسانی، مالی یا تکنولوژیک) در اختیار دارید؟»، افراد را به تأمل عمیق و شناسایی شکاف بین وضعیت کنونی و هدف موردنظر ترغیب می‌کند.

به‌عنوان مثال، در یک شرکت تولیدی، ممکن است واقعیت نشان دهد که کاهش بهره‌وری به دلیل نقص در زنجیره تأمین یا کمبود مهارت‌های فنی کارکنان است. کوچ با تحلیل این داده‌ها، به مدیر کمک می‌کند تا عواملی مانند زمان‌بندی غیرواقعی پروژه‌ها، مقاومت کارکنان در برابر تغییر یا محدودیت‌های بودجه را شناسایی کند. این مرحله، نه‌تنها خودآگاهی سازمانی را افزایش می‌دهد، بلکه پایه‌ای برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک در مراحل بعدی فراهم می‌کند. در اینجا، استفاده از ابزارهایی مانند تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها) یا بررسی معیارهای عملکرد می‌تواند دقت تحلیل را بالا ببرد.

مدل کوچینگ GROW

سه -Options (گزینه‌ها): خلاقیت استراتژیک در حل مسائل سازمانی

مرحله سوم، فضایی برای طوفان فکری و تولید راه‌حل‌های خلاقانه در راستای هدف تعیین‌شده است. در یک محیط کسب‌وکار، این مرحله به معنای شناسایی گزینه‌های عملی برای غلبه بر موانع و بهره‌برداری از فرصت‌هاست. کوچ با طرح پرسش‌هایی مانند «چه راهکارهایی برای بهبود این وضعیت وجود دارد؟»، «اگر منابع نامحدود داشتید، چه رویکردی را انتخاب می‌کردید؟» یا «چه تجربیات موفق گذشته‌ای می‌تواند در این مسیر به کار گرفته شود؟»، ذهنیت تیم را به‌سوی تفکر خارج از چارچوب هدایت می‌کند.

در عمل، یک تیم بازاریابی که با کاهش نرخ تبدیل مشتریان مواجه است، ممکن است گزینه‌هایی نظیر «بازطراحی کمپین دیجیتال»، «افزایش بودجه تبلیغات هدفمند» یا «آموزش تیم فروش برای تکنیک‌های جدید» را بررسی کند. کوچ در این مرحله، نقش تسهیل‌گر را ایفا می‌کند و با جلوگیری از قضاوت زودهنگام، فضایی امن برای نوآوری ایجاد می‌کند. از منظر سازمانی، این گزینه‌ها باید با معیارهایی مانند هزینه، زمان اجرا و تأثیر بر اهداف کلان سنجیده شوند تا از پراکندگی منابع جلوگیری شود. این مرحله، قدرت انتخاب و انعطاف‌پذیری استراتژیک را در سازمان تقویت می‌کند.

چهار-  Will (اراده): تبدیل استراتژی به اقدام عملی

مرحله نهایی مدل کوچینگ GROW، تمرکز بر تعهد و اجرای عملی است. در یک سازمان، این مرحله به معنای تدوین برنامه اقدام (Action Plan)، تخصیص مسئولیت‌ها و تعیین زمان‌بندی مشخص برای دستیابی به هدف است. کوچ با پرسش‌هایی مانند «کدام گزینه را انتخاب می‌کنید و چرا؟»، «اولین گام عملی شما چیست و چه زمانی آن را اجرا خواهید کرد؟» یا «چه موانع احتمالی را پیش‌بینی می‌کنید و چگونه آن‌ها را مدیریت خواهید کرد؟»، افراد و تیم‌ها را به تصمیم‌گیری قاطع و پایبندی به برنامه تشویق می‌کند.

به‌عنوان مثال، اگر یک مدیر پروژه تصمیم بگیرد که برای افزایش بهره‌وری تیم، دوره آموزشی برگزار کند، کوچ او را به تعیین جزئیات (مانند زمان برگزاری، بودجه موردنیاز و معیارهای ارزیابی موفقیت) هدایت می‌کند. در این مرحله، انگیزه درونی و تعهد سازمانی تقویت می‌شود و برنامه‌های تدوین‌شده به‌عنوان نقشه راهی برای دستیابی به هدف عمل می‌کنند. از منظر کسب‌وکار، این مرحله تضمین‌کننده حرکت از برنامه‌ریزی به عمل و ایجاد نتایج ملموس است.

مراحل مدل کوچینگ GROW

 

چرا این مراحل در سازمان‌ها حیاتی‌اند؟

در یک سازمان، مراحل مدل کوچینگ GROW به‌عنوان یک چرخه پویا عمل می‌کنند که نه‌تنها به حل مسائل خاص کمک می‌کنند، بلکه فرهنگ یادگیری و بهبود مستمر را ترویج می‌دهند. هدف‌گذاری، همسویی با استراتژی‌های کلان را تضمین می‌کند؛ تحلیل واقعیت، تصمیم‌گیری مبتنی بر داده را تقویت می‌کند؛ کاوش گزینه‌ها، نوآوری و چابکی سازمانی را افزایش می‌دهد؛ و اراده، اجرای مؤثر و پاسخگویی را نهادینه می‌کند. این فرآیند، به‌ویژه در شرایط رقابتی و پیچیده کسب‌وکارهای امروزی، به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا با انعطاف‌پذیری و تمرکز، به اهداف خود دست یابند.

یکی از کاربردهای برجسته مدل GROW، استفاده از آن در کوچینگ مدیران است که توسط کارو کوچینگ ارائه می‌شود. این خدمت، مدیران را قادر می‌سازد تا با بهره‌گیری از چارچوب GROW، تصمیم‌گیری‌های استراتژیک خود را بهبود بخشند و تیم‌ها را به‌سوی اهداف مشترک هدایت کنند. علاوه بر این، افرادی که به دنبال دریافت گواهینامه کوچینگ هستند، می‌توانند از این مدل به‌عنوان پایه‌ای برای توسعه مهارت‌های حرفه‌ای خود استفاده کنند و در مسیر موفقیت سازمانی گام بردارند. به نقل از سایت mindtools در مورد مدل گرو کوچینگ:

.The GROW Model is a simple yet powerful framework for structuring your coaching or mentoring sessions

ترجمه:مدل GROW یک چارچوب ساده اما قدرتمند برای ساختاردهی به جلسات کوچینگ یا منتورینگ شما است.

مزایای استفاده از مدل گرو در کوچینگ

استفاده از مدل GROW در کوچینگ مجموعه‌ای از مزایای برجسته و چندبعدی را به همراه دارد که آن را به یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین چارچوب‌ها در حوزه کوچینگ حرفه‌ای و سازمانی تبدیل کرده است. این مدل، با تلفیق سادگی و عمق استراتژیک، نه‌تنها برای کوچ‌ها و مراجعان قابل درک و اجرا است، بلکه نتایجی پایدار و قابل اندازه‌گیری را در پی دارد. در ادامه، مزایای کلیدی این مدل به‌صورت تخصصی و با جزئیات بیشتر بررسی می‌شوند:

  • ساختارمند و ساده، اما عمیقاً مؤثر: مدل کوچینگ GROW با ارائه فرآیندی خطی و در عین حال منسجم، پیچیدگی‌های ذهنی را به شکلی قابل مدیریت ساده‌سازی می‌کند. این ویژگی، آن را برای استفاده در محیط‌های پرشتاب سازمانی، که نیازمند ابزارهایی کارآمد و قابل پیاده‌سازی سریع هستند، ایده‌آل می‌سازد. در عین حال، ساختار چهارمرحله‌ای آن، از هدف‌گذاری تا اجرا، به کوچ‌ها و مراجعان امکان می‌دهد بدون سردرگمی، فرآیند توسعه را طی کنند و به نتایج ملموس دست یابند.
  • تمرکز بی‌وقفه بر هدف‌گذاری استراتژیک: تأکید این مدل بر تعیین اهداف مشخص و قابل اندازه‌گیری (SMART) از پراکندگی منابع و تلاش‌ها جلوگیری می‌کند. در یک سازمان، این مزیت به معنای همسویی بهتر بین فعالیت‌های فردی و اولویت‌های کلان کسب‌وکار است. به‌عنوان مثال، با استفاده از GROW، یک تیم می‌تواند از اهداف مبهم مانند «بهبود عملکرد» به هدف مشخصی مانند «افزایش ۲۵ درصدی نرخ رضایت مشتری در سه ماه آینده» برسد، که این امر شفافیت و جهت‌گیری را تقویت می‌کند.
  • افزایش خودآگاهی سازمانی و فردی: مرحله واقعیت در این مدل، افراد و تیم‌ها را به ارزیابی دقیق و داده‌محور از شرایط کنونی وادار می‌کند. این فرآیند، با شناسایی موانع پنهان و منابع موجود، خودآگاهی را به سطحی عمیق‌تر ارتقا می‌دهد. در بستر سازمانی، این مزیت می‌تواند به کشف مسائلی مانند ناکارآمدی فرآیندها، شکاف‌های مهارتی یا محدودیت‌های ساختاری منجر شود که پیش‌تر مورد توجه قرار نگرفته بودند، و بدین ترتیب، پایه‌ای محکم برای تصمیم‌گیری آگاهانه فراهم می‌کند.
  • تقویت مهارت‌های تصمیم‌گیری استراتژیک: مرحله گزینه‌ها با ترویج تفکر خلاق و کاوش راه‌حل‌های متعدد، توانایی افراد و تیم‌ها را در انتخاب بهترین مسیرهای عملی بهبود می‌بخشد. این مزیت، به‌ویژه در شرایط پیچیده سازمانی که نیازمند تصمیم‌گیری‌های سریع و مؤثر است، ارزشمند است. برای مثال، یک مدیر می‌تواند با بررسی گزینه‌های متنوع، مانند سرمایه‌گذاری در فناوری جدید یا تغییر استراتژی منابع انسانی، تصمیماتی اتخاذ کند که هم‌راستا با اهداف بلندمدت سازمان باشد.
  • ایجاد انگیزه پایدار و تعهد عملی: مرحله اراده، با تمرکز بر تبدیل ایده‌ها به برنامه‌های اجرایی و تقویت انگیزه درونی، افراد را به پایبندی به تعهداتشان تشویق می‌کند. در محیط‌های سازمانی، این مزیت به معنای کاهش فاصله بین برنامه‌ریزی و اجرا است. کوچ‌ها با طرح پرسش‌های هدفمند و ایجاد نقاط عطف مشخص، اطمینان حاصل می‌کنند که انگیزه اولیه به اقدامات مداوم و نتایج پایدار تبدیل شود، که این امر در پروژه‌های طولانی‌مدت یا تحولات سازمانی حیاتی است.

مزایای استفاده از مدل Grow در کوچینگ

کاربرد مدل GROW در محیط‌های سازمانی

در محیط‌های سازمانی، مدل GROW در کوچینگ به‌عنوان ابزاری استراتژیک و چندوجهی برای بهبود عملکرد کارکنان، تقویت مهارت‌های رهبری و ارتقای بهره‌وری تیم‌ها به کار گرفته می‌شود. این مدل، با ارائه چارچوبی نظام‌مند، به مدیران این امکان را می‌دهد تا اعضای تیم را با دقت و تمرکز به‌سوی اهداف مشترک هدایت کنند، در حالی که کوچ‌های حرفه‌ای از آن برای ارائه پشتیبانی هدفمند به مدیران ارشد، کارآفرینان و رهبران سازمانی بهره می‌برند. انعطاف‌پذیری ذاتی این مدل، آن را به گزینه‌ای ایده‌آل برای تطبیق با نیازهای متنوع سازمانی، از شرکت‌های کوچک و متوسط گرفته تا سازمان‌های بزرگ و چندملیتی، تبدیل کرده است.

یکی از نقاط قوت مدل کوچینگ GROW، قابلیت آن در ایجاد هم‌افزایی بین اهداف فردی و سازمانی است. این مدل، با ساختار چهارمرحله‌ای خود، فرآیند حل مسئله را به شکلی ساختاریافته پیش می‌برد و از پراکندگی در تصمیم‌گیری‌ها جلوگیری می‌کند. به‌عنوان مثال، در یک سناریوی عملی، فرض کنید یک مدیر فروش در سازمانی با چالش کاهش عملکرد تیم مواجه است. او می‌تواند با استفاده از مراحل مدل کوچینگ GROW ابتدا هدفی مشخص مانند «افزایش ۱۵ درصدی فروش محصولات کلیدی در منطقه مشخص طی شش ماه» تعیین کند. سپس، در مرحله واقعیت، موانع موجود نظیر کمبود آموزش، رقابت شدید بازار یا ضعف در فرآیندهای داخلی را شناسایی کند. در ادامه، گزینه‌هایی مانند بازنگری استراتژی بازاریابی، تقویت مهارت‌های تیم از طریق آموزش یا بهینه‌سازی فرآیندهای فروش را بررسی کرده و در نهایت، با تدوین برنامه‌ای عملی و زمان‌بندی‌شده، تعهد تیم را برای اجرا جلب نماید.

از منظر تخصصی، این مدل در توسعه فرهنگ سازمانی مبتنی بر یادگیری و بهبود مستمر نیز نقش بسزایی دارد. مدیران می‌توانند از GROW برای تقویت شایستگی‌های کلیدی مانند حل مسئله، تفکر استراتژیک و مدیریت تغییر استفاده کنند، در حالی که کوچ‌های حرفه‌ای با بهره‌گیری از این چارچوب، به رهبران کمک می‌کنند تا در برابر چالش‌های پیچیده، رویکردی منسجم و عمل‌گرا اتخاذ کنند. به‌علاوه، این مدل در پروژه‌های تحول سازمانی، مانند پیاده‌سازی سیستم‌های جدید یا بازطراحی ساختارها، به‌عنوان ابزاری برای مدیریت مقاومت و افزایش مشارکت کارکنان قابل استفاده است.

مدل GROW به دلیل انعطاف‌پذیری خود، در حوزه‌های مختلفی مانند کوچینگ موفقیت، کوچینگ شغلی، کوچینگ اجرایی و حتی کواکتیو کوچینگ کاربرد دارد. این مدل با تمرکز بر هدف‌گذاری و عمل‌گرایی، افراد را در مسیر دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای یاری می‌کند. سازمان‌ها نیز می‌توانند از این تنوع بهره‌مند شوند و با پیاده‌سازی آن در برنامه‌های توسعه، به بهبود عملکرد در سطوح مختلف دست یابند.

جمع‌بندی

مدل کوچینگ GROW به‌عنوان یکی از چارچوب‌های برجسته در حوزه کوچینگ، راهنمایی جامع و مؤثر برای توسعه فردی و سازمانی ارائه می‌دهد. این مدل با تمرکز بر هدف‌گذاری، ارزیابی واقعیت، کاوش گزینه‌ها و تقویت اراده، افراد و تیم‌ها را به‌سوی موفقیت هدایت می‌کند. مزایای استفاده از مدل GROW در کوچینگ، از جمله سادگی، انعطاف‌پذیری و تأثیرگذاری، آن را به ابزاری ضروری برای کوچ‌ها و مدیران تبدیل کرده است. در نهایت، پیاده‌سازی این مدل در سازمان‌ها می‌تواند به بهبود عملکرد، افزایش انگیزه و دستیابی به اهداف استراتژیک منجر شود. با تکیه بر این چارچوب و پشتیبانی حرفه‌ای، مسیر رشد و تعالی بیش از پیش هموار خواهد شد.

سوالات متداول

۱. چگونه می‌توان از مدل GROW در کوچینگ برای افزایش همسویی بین اهداف فردی و سازمانی استفاده کرد؟
در مرحله Goal، کوچ می‌تواند با طرح پرسش‌هایی مانند «هدف شما چگونه به استراتژی کلان سازمان کمک می‌کند؟» یا «موفقیت در این هدف چه تأثیری بر تیم یا شرکت دارد؟»، فرد را به همسویی با اهداف سازمانی هدایت کند. این رویکرد، از طریق تمرکز بر اهداف مشترک، انسجام بین سطوح مختلف سازمان را تقویت می‌کند.
۲. در مرحله Reality، چگونه می‌توان موانع پنهان سازمانی را شناسایی کرد که ممکن است فرد از آن‌ها آگاه نباشد؟
کوچ می‌تواند از تکنیک‌های تحلیلی مانند پرسش‌های کاوشگر («چه عواملی خارج از کنترل شما بر عملکردتان اثر می‌گذارند؟») یا ابزارهایی مثل تحلیل ۵ چرا (۵ Whys) استفاده کند تا لایه‌های عمیق‌تر مسائل، مانند فرهنگ سازمانی ناکارآمد یا ارتباطات ضعیف، آشکار شوند.
۳. چگونه در مرحله Will، تعهد کارکنان به اجرای برنامه‌ها در طولانی‌مدت حفظ می‌شود؟
کوچ با تعیین نقاط عطف مشخص (Milestones)، ایجاد سیستم پشتیبانی (مانند جلسات پیگیری) و پرسش‌هایی نظیر «چه چیزی شما را برای ادامه این مسیر باانگیزه نگه می‌دارد؟»، تعهد و انگیزه را تقویت می‌کند. همچنین، مرتبط ساختن اقدامات با نتایج ملموس سازمانی، پایبندی طولانی‌مدت را افزایش می‌دهد.
به این مطلب امتیاز دهید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دانلود

لطفا برای دریافت لینک دانلود اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
کپی لینک
COPIED
https://karocoaches.com/?p=12195 COPIED