من، پریسا پوران، در چهارم آبان ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمدم. در کودکی به عنوان یک دختر رویاپرداز، شجاع، کنجکاو و فراری از مدرسه در بین همسالانم شناخته میشدم. عشق و علاقه عمیقی به کشف جهان، طبیعت، انسان و هنر داشتم. هنر اولین مسیری بود که به عنوان یک حرفه انتخاب کردم و تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی نقاشی ادامه دادم. اما در نهایت کنجکاویام به کشف انسان و علاقهام به خودکاوی، من را به سمت روانشناسی سوق داد. عشق و اشتیاق به یافتن پاسخهایی در مورد ذهن و روان انسان را تا مقطع ارشد روانشناسی ادامه دادم. اما این مسیر در دهه سوم زندگیام و پس از مهاجرت، افق تازه ای را به روی من باز کرد. من با کوچینگ آشنا شدم و تا مقطع مستری آن را ادامه دادم. کوچینگ به سرعت به مهارتی تبدیل شد که نیاز من به پاسخها و خودکاوی را برآورده میکرد و به من این امکان را داد تا پلی بین خودم و فارسیزبانان سراسر دنیا برای خدمت به آنها ایجاد کنم. نتایج و تجربیاتی که از کوچینگ به دست آوردم، برایم آنچنان عمیق و باورپذیر بود که آن را بخش گمشدهای از روانشناسی دیدم. به عنوان یک روانشناس و مدرس کوچینگ، تلاش کردم تا ذهنیت پرسشگر را در بین فارسیزبانان بسط دهم و در همین مسیر، به پیشنهاد علیرضا، تصمیم به تأسیس شرکتی گرفتیم که خدمات کوچینگ را به سازمانها و افراد علاقهمند به رشد و آگاهی ارائه دهیم. بعد از زمان کوتاهی، این رویای مشترک به تأسیس آکادمی بینالمللی کوچینگ کارو انجامید، جایی که امروز کوچهای حرفهای بینالمللی در آن آموزش میبینند.
در کنار زندگی حرفه ای ام، من عاشق سفر کردن، دیدار و گفتگو با افراد، کشف طعم های تازه، موسیقی و فرهنگ های مختلف هستم و موسیقی، نقاشی، سفالگری، طبیعتگردی، کاشت و مراقبت از گیاهان، دویدن و یوگا بخشی از روزمرگیهایم را تشکیل میدهد.
نوشتن را دوست دارم و کتابی به نام “آگهیِ استخدامِ نقشِ اولِ زندگی” نوشتهام که ترکیبی از مفاهیم کوچینگ و روانشناسی را در بر میگیرد.
رویای من، ترویج ذهنیت پرسشگر و جستجوگر کوچینگ در خدمت به ارتباطات موثرتر انسانی است. چون باور دارم که پرورش این ذهنیت، یکی از مهمترین درس هایی بود که باید در مدارس میآموختیم. اما برای یادگیری ما فرصت و امکان “اکنون” را تا همیشه داریم.
پس با هم و از هم یاد می گیریم…