استارتاپ کوچینگ
شاید بهتر باشد در قدم اول با تعریف استارتاپ یا کسب و کار نوپا آنا شویم. استارتاپ، یک سازمان موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاسپذیر بوجود آمده است. موقتبودن استارتاپ بدین معنی است که استارتاپ دهساله معنی ندارد.کار یک استارتاپ، یافتن سریع مدل کسبوکار مناسب در کمترین زمان است. سرعت و زمان، عوامل مهمی در موفقیت یک استارتاپ هستند و یک استارتاپ هر چه دیرتر مدل کسب و کار خود را کشف کند، شانس اینکه رقیبانش زودتر به نتیجه برسند بیشتر است. همچنین صبر، حوصله، انرژی و توان مالی گرداننده یا گردانندگان آن ممکن است به سر برسد. یک استارتاپ، برای یافتن مدل کسب و کار مناسب خود همواره در حال جستجو و پژوهش و توسعه است.
این مدل کسب وکار، تکرارپذیر است. یعنی میتوان محصول یا خدمت ارائه شده را تولید انبوه کرد. همچنین این مدل مقیاسپذیر نیز هست. یعنی میتوان مدل کسب و کار را در آینده توسعه داد و سرعت و دامنه ارائهی خدمات را افزایش داد. هدف یک استارتاپ، رشد سریع به منظور رسیدن به سرمایه بیشتر است.
بنیانگذار استارتاپ به منظور یافتن مدل کسب و کار مناسب خود، نیاز به تحلیل دقیق و همه جانبه آن دارد. تحلیلی که از همه جهات استارتاپ و چالشهای آن را ببیند و بر اساس آن ضمن طراحی مدل کسب و کار، اقدامات متناسب را برنامه ریزی و اجرا نماید، و اینجا همانجایی است که نقش و حضور استارتاپ کوچینگ به عنوان یک ابزار توانمند سازی می تواند بسیار کمککننده باشد.
بر اساس تعریف فدراسیون جهانی کوچینگ ICF :
کوچینگ نوعی شراکت مستمر، جهت کمك به مراجعه کنندگان است که مراجع را به فکر وامیدارد و خلاقیت درونی وی را برای کسب نتایج رضایت بخش در زندگی شخصی و حرفه ای بیدار میکند.
در طول روند کوچینگ، مراجعه کنندگان آگاهی بیشتری به پتانسیل خود پیدا کرده و با عملکرد خود، کیفیت زندگی فردی و حرفه ای خودشان را بهبود می بخشند.
کوچ فردی است که با مراجع خود مشارکت می کند تا بتواند به این آگاهی ها دست یابد و بر اساس آن در مسیر توسعه فردی و حرفه ای خود اقدامات مناسب را تعریف و اجرا نماید. در این مسیر کوچ باور دارد که مراجع توانمند است. بر این اساس او هیچ راهکاری به مراجع خود نخواهد داد، بلکه کمک خواهد نمود تا مراجع با کشف و آگاهی همه جانبه در مورد خود، موضوعش و موقعیتش، از خلاقیت خود استفاده نموده و بر اساس توانمندی های خود اقداماتی را تعریف و اجرا نماید.
اما یک استارتاپ کوچ چه کمکی به یک استارتاپ و کسب و کار نوپا می نماید؟
یک کوچ میتواند کمک خیلی بزرگی برای یک استارتاپ باشد؛ و با تکیه بر کنجکاوی، جستجوگری و قدرت مشاهده موضوعات از زوایای دیگر، و همچنین با اتکا بر ابزارهای کوچینگ در مذاکره و گفتگو، توان تیم را بالاتر ببرد.
استارتاپ کوچ در مسیر رشد سریع استارتاپ و مواجهه با چالشهای روبرویش، همراه بنیانگذار استارتاپ است و به او کمک میکند تا این چالشها رابه صورت دقیق شناسایی و از آنها عبور کند. برخی از مهمترین این چالشها عبارتند از:
- در یک استارتاپ، با آدمهایی طرف هستیم که اهل آزمون و خطا هستند، اهل تجربه کردن ناشناختهها، اهل شکست خوردن و رد شدن. گروهی از انسانها که عمدتا جوان و بلند پرواز و نترس هستند. در این تیم یک کوچ میتواند نقش حل کنندهی تعارضات را ایفا کند.
- دنیای استارتاپ، دنیای سرعت و ریسک است. یک کوچ میتواند با پرسیدن سوالات عمیق به گروه کمک کند تا از زوایای دیگر به چالشها نگاه بیندازند و در رسیدن به پاسخهای بیشتر تیم را همراهی کند. بدین ترتیب تیم با کمترین ریسک به حرکت خود ادامه خواهد داد.
- یک استارتاپ تازه برای استارتاپهای بزرگ و شرکتهای بزرگ، خطر محسوب میشود و آنها سعی میکنند مانع بزرگتر شدن و قدرتمندتر شدن آن بشوند. اینجا هم مانند مورد قبل یک کوچ میتواند بازویی باشد که با ذهن کنجکاو و جستجوگر خود، موقعیتهای حساس و کلیدی را پیشبینی و بدین ترتیب تیم را نسبت به بروز خطرات احتمالی واکسینه نماید. تقریبا ۹۰ درصد استارتاپها با شکست روبرو میشوند، که با حضور یک کوچ این نرخ کاهش پیدا میکند.
علاوه بر این کوچ میتواند به بنیانگذار و مدیران استارتاپ کمک کند تا دغدغه های خود و کسبوکار نوپای خود را شناسایی و بر آنها فایق آیند. برخی از مهمترین این دغدغه ها عبارتند از:
- رسیدن به مدل کسب و کار شفاف و قدرتمند: همانگونه که گفته شد، یک مدل کسب و کار شفاف تعیین میکند که کسب و کار شما در جستجوی چیست و چگونه میتواند آن را محقق کند.
- مطالعهی بازار: یافتن مشتریانی که برای آنها این استارتاپ شکل گرفته است. معمولا استارتاپهایی موفق بودهاند که به خوبی توانستهاند نیاز بازار را ببینند و برای آن بهترین راهحل را یافته و اجرایی کنند.
- جذب سرمایهگذار: یکی از مهمترین و شاید مهمترین چالش استارتاپها متقاعد کردن سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری است. چگونگی مذاکره کردن و پاسخ دادن به سوالهای سرمایهگذار و متقاعد کردن او، بسته به توانمندی تیم دارد.
- معرفی به بازار و گرفتن سهمی از بازار: پس از تولید محصول، معرفی به بازار و اختصاص دادن بخشی از بازار به خود دغدغهی بزرگی است.