امروزه بسیاری از صاحبان کسب و کار دنیا به روش های نوینی از جمله (مهارت کوچینگ در خدمت مدیران) به سمت مدیریت روی آورده اند تا بتوانند در دنیای مدرن، عملکردی کارآمدتر داشته باشند. مهارت کوچینگ، در دنیای امروز به یکی از مهم ترین ابزارهای های مدیریت و رهبری تبدیل شده است. مدیران و رهبران سازمانها دریافته اند که دیگر با امر و نهی کارکنان و گوشزد نمودن نکات به آنها، نمی توانند راهی برای توسعه و پیشرفت داشته باشند.
می توان گفت بسیاری از رهبران موفق، با درک این موضوع که تعامل حداکثری با کارکنان و جلب مشارکت آنها تاثیری شگرف در دستیابی به موفقیت دارد، به فراگیری مهارت کوچینگ پرداخته اند. مهارت کوچینگ ، به مدیران توانایی هایی همچون، پرسشگری، فعالانه گوش دادن، دقت بیشتر، بازخورد و برخورد صحیح را آموزش می دهد. در ادامه به برخی از مهارتهایی که به مدیران کمک میکند بتوانند بیشتر از ابزار کوچینگ در محیط سازمان خود استفاده کنند اشاره میکنیم.
با دقت گوش کنید
یکی از اصلی ترین مهارت ها در کوچینگ، خوب گوش دادن است. خوب گوش دادن به این معنی است که، شما به فرد نشان دهید که به طور کامل به حرف های او گوش می دهید. این انتقال علاقه به مخاطب باعث می شود تا فرد با شما به راحتی ارتباط برقرار کند. اغلب مدیران به دلیل مشغله ی بالای کاری و چالش ها، بدون توجه و با بی صبری به گزارشات کارکنان گوش می دهند و یا در میان صحبت آنان متذکر می شوند که وقت ندارند.
این موضوع یک مانع بسیار جدی برای ارتباط است و باعث می شود فرد هیچ علاقه ایی به برقراری ارتباط با شما نداشته باشد. سعی کنید به عنوان یک مدیر، با اشتیاق به حرف های مراجعه کننده گوش کنید، حرف های او را قطع نکنید، اگر سوالی دارید یادداشت کنید که در انتها فرد پاسخ دهد، سرعت مکالمه را مدیریت کنید و حس عجله کن! را به فرد القا نکنید.
همه چیز را در ذهن ثبت و ضبط کنید
خوب دیدن بعد از خوب شنیدن یکی دیگر از مهارت های کوچینگ است. گاهی توجه به نکات ظریف و سوال کردن درباره ی آنها حس همدلی شما را به فرد نشان می دهد. برای مثال کارمندی که همیشه با آرامشی محسوس به توضیح دادن مسائل می پرداخته است، امروز آشفته و بی قرار است. قبل از شروع به سوال پرسیدن راجع به کار حال خودش را جویا شوید. اینکار باعث می شود فرد برای در کنار شما بودن مشتاق باشد زیرا حس ارزشمندی را به اون منتقل کرده اید با نگاه کردن و دقت کردن به کوچک ترین مسائل می توانید خود را جای فرد بگذارید و بهترین حسی که مورد نیاز او است را منتقل کنید، تا برآیند جلسه بسیار مفید تر باشد.
سوال کنید
پرسیدن سوال، یکی دیگر از مهارت های کوچینگ است. سوال پرسیدن باعث می شود مکالمه ایی پویا و هدفمند شکل بگیرد و یک سری سوالات که جواب آنها نیازمند تحلیل و بررسی است و تنها به بله و خیر ختم نمی شوند، باعث می شوند که حمایت خود را از فرد نشان دهید و به او این اطمینان را بدهید که منتظر پاسخ او هستید. در اینجاست که به فرد حس قدرت را القا می کنید که نظر او برای شما دارای اهمیت است و شما برای شنیدن پاسخ هایش مشتاق هستید. از طرف دیگر با سوال پرسیدن از مراجعه کننده به او یادآور می شوید که به علم و دانش او معتقدید و در واقع اعتماد بنفس شخص را بالاتر می برید.
ارائه بازخورد برای رشد بیشتر
یکی دیگر از ضروری ترین مهارت های کوچینگ، بازخورد صحیح است. تقریبا تمام انسان ها از نقد شدن ترس دارند. بسیاری از رهبران در هنگام ارائه ی بازخورد شروع به انتقاد می کنند که کار بسیار غلطی است. یک کوچ موفق هیچ وقت با تعصب و یا قضاوت های زود هنگام به فرد حس ناکافی بودن را القا نمی کند. یک کوچ موفق می داند در هنگام ارائه یا ثبت بازخورد نباید برای فرد مقابل، اطلاعات خود را به رخ بکشد و به فرد بفهماند که هیچ کار باارزشی انجام نداده است که بشود راجع به آن صحبت کرد. بازخورد بی رحمانه، مغرورانه و مبهم، طرف مقابل را به به لاک دفاعی خود می برد و باعث بروز خشم نسبت به مدیر خود می شود و صمیمیتی که لازمه ی کار هر رییس و کارمندی است از بین خواهد رفت. وقتی که به فرد بازخورد می دهید طبق مهارت های کوچینگ، باید کاملا واضح و معین راجع به نکات مدنظرتان صحبت کنید و سعی کنید مکالمه را طوری پیش ببرید که در تمام طول مکالمه انرژی مثبت در جریان باشد. علاوه بر این اهمیت بسیاری دارد که به بازخود خود وابسته نباشید و اجازه دهید نفر مقابل این انتخاب را داشته باشد که بازخورد شما را بپذیرد یا نپذیرد.
توصیه نکردن
یک کوچ موفق، هیچ وقت افراد را به کاری توصیه نمی کند. بلکه افراد در زمان مواجه با کوچ یا راهنما وادار به عمل گرایی می شوند. توصیه کردن مربوط به زمانی است که کسی از شما مشاوره ی کسب و کار خواسته باشد و شما به او توصیه کنید که اینکار را انجام دهد، آیا بعد از جلسه مشاوره دست به عمل می زنید؟ در 90درصد مواقع خیر. افراد بار دیگر با ترس و مقایسه خود دست و پنجه نرم می کنند و آن کار را انجام نمی دهند. کوچینگ صحیح بدین صورت است که، خلاصه اقدامات، توصیف کسبوکار، بازار و رقابت، محصولات و خدمات، مدیریت و کارکنان و سرمایهگذاری را از گفته های خود شما در اختیارتان قرار می دهد و شما با چشم باز وارد فاز عمل گرایی می شوید.
متمرکز بودن
این مهارت برای هر کوچ یک امر بسیار مهم است. اگر شما یک مدیر در نقش کوچ هستید باید بدانید که پروسه ی کوچینگ تا چه مرحله ایی پیشرفته است، برای دانستن این موضوع شما باید سوالات زیادی بپرسید که باعث به وجود آمدن حرف های جانبی و احتمالا حرف هایی از گذشته می شود، اما شما باید با دقت کامل بر روی موضوع اصلی به بحث بپردازید. در دل مهارت متمرکز ماندن، جمع بندی و هدایت نیز قرار دارد که شما در انتهای صحبت به فرد نکاتی را گوشزد کنید و او را از سردرگمی نجات دهید.
مشارکت بیطرفانه
یکی دیگر از مهارت های کوچینگ برای مدیران ، مشارکت بی طرفانه است، در رابطه ایی که بر اصول کوچینگ استوار است، صمیمیت و همدلی بسیار مهم و ضروری است. اما مهم است که این صمیمیت به معنای غرق شدن کوچ، در مشکلات نباشد که این مسئله باعث می شود دو نفر بجای حل مشکل به حال هم تاسف بخورند و به این ترتیب هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود. کوچ باید با حس همدردی، در عین حال بسیار واقع گرایانه و پرسش گر باقی بماند تا به فرد مقابل نهایت یاری را برساند.
خودتان را گسترش دهید، بیش ازآنچه تصور میکنید، توانا هستید.
مهارت دیگری که با کوچینگ بدست می آید، تقویت کردن مهارت ها و توانایی ها است که شما را به این باور می رساند که می توانید به تمام رویاهایی که در سر دارید برسید. یک دورنما و خط مشی برای شما مشخص می شود که برای رسیدن به آن به صورت هدفمند تلاش می کنید و این تلاش مانند یک معامله ی دو سر سود یا برد برد است و کوچ در کنار مراجعه کننده ی خود، به رشد و تعالی می رسد و به ارزش های اصلی زندگی خود نیز پی می برد. به طوری که در هر جلسه یا دیدار بسیار سرحال تر و مشتاق تر برای مطرح کردن مسائل حاضر می شود. کوچ ها و رهبرانی که از کوچینگ در کسب و کار خود استفاده می کنند معمولا دارای روحیه ایی هستند که عمیقا از کمک کردن به دیگران خوشحال می شوند.